موعود منتظر شرایط و نشانههای ظهور امام مهدی (عج) نشانههای نوروز موعود
موعود منتظر شرایط و نشانههای ظهور امام مهدی (عج) نشانههای نوروز موعود
نویسنده : خدامراد سلیمیان
نشانههای ظهور چیست و آیا هر نشانهای دلیل بر ظهور حتمی منجی عالم بشریت است؟
«ظهور» در فرهنگ مهدویت به معنای فرجام پنهانزیستی و آغاز بزرگترین تحول تاریخ به دست موعود امتها و ملتها و آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی(عج) است. این آشکار شدن بهار بشریت و نوروز حقیقی انسانها، که آرزوی تمامی صالحان تاریخ است، تنها در علم و اراده خداوندی است. چون آن حضرت از پس پرده پنهانزیستی ظاهر شود، همه آفرینش به شوق چنان واله و شیدا شوند که وصفناپذیر است.
اگر چه از پارهای سخنان معصومین(ع) به دست میآید که تمامی دوران زندگی حضرت مهدی(عج) پس از دوران غیبت، عصر ظهور است، ولی به نظر میرسد برخی کلمات دیگر از ظهور، به عنوان آغازین مرحله آن رویداد عظیم یاد نموده است و این مرحله، فقط به معنای آشکار شدن با ویژگیهای خاص خود است و مراحل بعدی عبارت است از قیام و مبارزه آن حضرت با طاغیان و ستمگران و برپایی حکومت عدل و قسط بر تمامی گستره زمین.
بنابراین عصر روشن ظهور را میتوان به مراحل ذیل تقسیم نمود:
1. نخست همان مرحله ظهور و آشکار شدن است که به مجرد پاره شدن پرده غیبت حاصل میشود و پس از آن، حضرت به معرفی خویش، برنامههای الهی و جمعآوری یاران میپردازد که در این فاصله، رخدادهایی به وقوع میپیوندند.
آنگاه که همه اهل زمین نسبت به امام(عج) شناخت پیدا کردند و حجت بر همگان تمام گشت، یاران او از سراسر گیتی گرد میآیند و صف حق از باطل جدا میشود.
2. در این مرحله نوبت به قیام و مبارزه با دشمنان میرسد. ایشان هرگز قطره خونی به ناحق بر زمین نخواهد ریخت و اوست که زمین را پر از عدل و قسط خواهد نمود.
پس از سپری شدن این مراحل، نوبت به مرحله پایانی میرسد که آن هم حاکمیت انسان کامل بر جامعه انسانی است که این مژده تمامی سفیران الهی بوده است.
اکنون روایاتی را که ناظر به هر یک از مراحل فوق است، از نظر میگذرانیم:
امام باقر(ع) میفرماید: «همانا برای قائم غیبتی است قبل از ظهورش...» (1)
امام صادق(ع) میفرماید: «پس چون خداوند اراده فرمود امر او (حضرت مهدی(عج)) را، ظاهر سازد و به قلب او الهام نماید پس ظاهر شود و آنگاه به امر الهی قیام مینماید (2)».
امام سجاد(ع) میفرماید: «در آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند ترس را از دل شیعیان ما بردارد... (3) ».
همچنین امام صادق(ع) میفرماید: «قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست (4)».
امام باقر(ع) میفرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشههای ایشان جمع و کامل میگردد»(5) و نیز میفرماید: «دنیا به پایان نرسد تا این که مردی از خاندان من خروج نماید که به حکومت آلداود حکم نماید... (6)».
شرایطی که ظهور آن حضرت را ضروری مینماید، عبارتند از:
1. وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان بر پا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد.
2. وجود رهبر و هدایتگری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده باشد.
3. وجود گروهی از انسانهای پاک دل و فداکار که در اوج پرهیزگاری به سر میبرند و برای دفاع همهجانبه از برنامه الهی و امام معصوم(ع) آمادگی دارند.
شرط نخست با بعثت پیامبر اکرم(ص) و نزول قرآن مجید محقق گردید و شرط دوم نیز با تولد آخرین حجت الهی، فرزند امام عسکری(ع) در سال 255ق. تحقق یافت.
آن چه به نظر میرسد تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم است که برای تحقق این شرط، باید تلاش کرد و در جهت ربیت خویش و دیگران کوشید.
امام جواد(ع) در این باره میفرماید: «و از اصحابش سی صد و سیزده تن، به اندازه اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند... و چون این تعداد از اهل اخلاص برگرد او فراهم آیند... و چون این تعداد از اهل اخلاص بر گرد او فراهم آیند، خدای متعال امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار نفر باشد، کامل شد، به اذن خداوند متعال قیام کند... (7)». از این بیان نورانی میتوان استفاده کرد که جامعه انسانی آنگاه که توانست در درون خود، 313 انسان با ویژگیهای متعالی تربیت نماید، لیاقت حضور در آن حکومت واحد جهانی را خواهد یافت و آنگاه که ده هزار انسان از خود گذشته نیز فراهم آمد، آن قیام جهانی آغاز میگردد.
افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود شرایط دیگری نیز هست که پیشوایان دینی به آنها اشارهای ننمودهاند.
نشانههای ظهور
نشانههای ظهور عبارتند از آن دسته از رخدادهایی که بر اساس پیشبینی معصومین(ع) پیش و یا در آستانه ظهور حضرت مهدی(عج) پدید آمد، تحقق هر یک از آنها نویدی از نزدیک شدن آن قیام جهانی است به گونهای که با تحقق مجموعه رخدادهای پیشگویی شده و به دنبال آخرین نشانه، حضرت مهدی(عج) قیام خواهد کرد.
روشن است که درجه اعتبار و درستی همه این نشانهها یکسان نیست ولی این دلیل رد همه آنها نخواهد شد همان گونه که پذیرش همه آنها به دور از تعقل است. اگر چه تقسیمات متعددی از نشانههای ظهور شده، ولی آن چه از همه مهمتر مینماید، تقسیم این نشانهها به حتمی و غیرحتمی است.
نشانههای حتمی آنهایی هستند که پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی، قطعی و الزامی خواهد بود بر خلاف نشانههای غیرحتمی.
از روایات فراوانی که در میان آنها روایت صحیح نیز وجود دارد، حتمی بودن نشانههای پنجگانه ذیل استفاده میشود:
1. خروج سفیانی: از سخنان معصومین(ع) استفاده میشود که پیش از قیام حضرت مهدی(عج)، مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی را به تصرف خود در آورد و پس از اتفاقاتی، در پایان به دست حضرت مهدی(عج)، به قتل میرسد.(8)
2. خروج یمانی: یکی دیگر از نشانههای ظهور حضرت مهدی(عج)، خروج سرداری از اهل یمن است که مردم را به حق و عدل دعوت میکند. این نشانه در منابع اهل سنت نیز مورد اشاره قرار گرفته است و از پرچم او به عنوان هدایتگرترین پرچم یاد شده است.(9)
3. خسف به بیداء: خسف به بیداء، به معنای فرو برده شدن در سرزمین بیداست. مقصود از این نشانه آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با مهدی(عج) عازم مکه میشود و در بین مکه و مدینه، در محلی که سرزمین بیدا نامیده میشود، به گونهای معجزهآسا و به امر خداوند در زمین فرو میروند.(10)
4. قتل نفس زکیه: نفس زکیه، یعنی فرد بیگناه، پاک و کسی که قتلی انجام نداده است. در آستانه قیام حضرت مهدی(عج) و در گیرودار مبارزات زمینهساز انقلاب مهدی(عج)، فردی پاکباخته، مخلصانه در راه امام تلاش مینماید و مظلومانه به شهادت میرسد.(11)
5. ندای آسمانی: یکی دیگر از نشانههای حتمی ظهور، ندای آسمانی است صدایی که در بین زمین و آسمان تولید میشود و به گوش تمامی انسانهای روی زمین میرسد. از پارهای روایات فهمیده میشود که این صدا برای هر قوم و ملتی، به زبان خود آنهاست و ندادهنده نیز جبرئیل و فرشته وحی خواهد بود.(12)
در پایان مناسب است به تفاوتهای نشانههای ظهور، با شرایط ظهور اشاره شود. این تفاوتها عبارتند از:
1. توقف ظهور بر شرایط توقفی، واقعی و از نوع توقف معلول بر علت است ولی علامات، تنها نزدیک شدن زمان ظهور را مینمایاند. از این رو وقوع ظهور، بدون تحقق این نشانهها ممکن است.
2. تحقق همزمان همه نشانهها یاد گرد آمدن آنها در یک زمان، ضرورت ندارد. نشانهها میتوانند با فاصلههای بسیاری اتفاق بیفتند و در زمان واحد گرد نیایند ولی شرایط چنین نیستند و باید تمام شرایط با هم محقق شوند و در یک زمان اجتماع کنند تا ظهور پدید آید.
3. نشانهها پیش از ظهور پدید میآیند و از میان میروند ولی شرایط کمی پیش از ظهور رخ میدهند و بعد از تحقق ظهور نیز باقیاند.(13)
پی نوشت:
1. شیخ صدوق، عللالشرایع، ج1، ص 246.
2. نعمانی، الغیبه، ص 187 کلینی، الکافی، ج1، ص 343.
3. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 541.
4. نعمانی، الغیبه، ص 191 الکافی، ج1، ص 342.
5. الکافی، ج 1، ص 25.
6. همان، ص 397.
7. شیخ صدوق، کمالالدین، ج 2، باب 37، ح 2.
8. ر.ک: کمالالدین، ج 2، ص 651 نعمانی، الغیبه، ص 279.
9. نعمانی، الغیبه، ص 304.
10. همان، ص 279.
11. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 445.
12. ر.ک: کمالالدین، ج 2، ص 652.
13. ر.ک: سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص 396.